سخني با دوستان عزيزم،
سعي مي كنم، سخن با دوستان در قالب پرسش و پاسخ جلو ببرم.
دليل اصلي ريزش بازار چيست!؟
دليل اصلي ريزش بازار مرتبط با ذات بازار است، ذات بازار بورس با نوسان همراه است. اين يك واقعيت است، و تا وقتي آن را نپذيريم، بورس و هر بازار مالي مبتني بر عرضه و تقاضا را نشناخته ايم. دنبال تئوري توطيه نباشيم، هرچند ممكن است، عوامل تاثير گذار اثر خود را بر بازارها بگذارند، اما همه كاره نيستند، حتي اگر فرض كنيم، بازار بورس، بازيگر اصلي دارد، كه نظر شخصي بنده بدينگونه نيست.
بازار دلار و سكه هم ضررهاي خود را به خريدارانش زده است. خريدارهاي دلار 3600 سال پيش همين موقع، 50% اصل پول (20% ضرر كاهش قيمت+30% خواب پول) خود را از دست داده اند. بنابراين براي كار كردن در بازارهاي مالي مبتني بر عرضه و تقاضا بايد اين ريسك ها را پيش بيني نمود. دولت بعنوان بازيگر اصلي بازار دلار و سكه، خودش هزاران خطا و اشتباه داشت، چه ارزان فروشي ها كه نداشت. در واقع حتي ممكن است، بازيگر اصلي يك بازار نيز خود دچار اشتباهات زياد محاسباتي شود. در مورد بورس نيز با تعداد زيادي بازيگرهاي پرتوان تحليلها كار چندان ساده اي نيست.
تاثير گذار در بازار چه كسي است، حقيقي يا حقوقي؟
تاثير گذار در بازار مي تواند هم حقيقي باشد و هم حقوقي. مهم آنست كه كداميك توان مالي بيشتر و دارايي سهام زيادتري داشته باشد. بنابراين اينكه حقوقي خريد يا فروخت، يا حقيقي خريد يا فروخت نبايد به هيچ وجه مبناي خريد يا فروش سهام قرار داشته باشد. اما تاثير گذار اصلي در بازار نيمه كاراي بورس ايران، را مي توان حقوقي ها با توان مالي بالا دانست، كه مي توانند به بازار جهت دهي دهند، و حقيقي هاي با توان مالي خوب اما كم اطلاع را همراه سازند. البته هميشه همراه اين حقوقي ها جهت ده به بازار حقيقي هاي مطلع نيز وجود دارد. كه گاها زودتر وارد عمل مي شوند.
آيا اين حقوقي هاي جهت ده به بازار، مي خواهند بازار منفي باشد؟ آيا توانايي برگرداندن بازار را دارد؟
جواب سوال اول، آري است. منفي بازار فعلي مبتني بر سناريو است، تا ذات بازار را به سهامداران جديد، كساني كه دير آمده اند و مي خواهند با سود كلان زود بروند، و خيلي ديگر نشان دهند.
در مورد سوال دوم بايد عرض كنم، قطعا، به اين مورد شك نكنيد. بعضي از ما سهامداران جز و حقيقي، با توجه به منابع مالي محدود خود، فكر مي كنيم، وقتي بازار منفي شده (همانند بازار فعلي) برگشت سخت و سختر مي شود. در صورتيكه اين فكر كاملا اشتباه است. به راحتي آب خوردن با 1000 ميليارد تومان اعتباري چند نهاد مي توانند بازار را برگردانند، و بازار را در روند صعود قرار دهند. اما تشخيص برگشت، برعهده همان چند نهاد و بازيگران است.
آيا اگر 1 ماه پيش اين ريزش را با درصد بالا پيش بيني مي كردم، از بازار خارج مي شدم؟
بله، اگر با درصد بالا اين ريزش را پيش بيني مي كردم، قطعا خارج مي شدم، چون شرط عقل بود. اما در اين نقطه به هيچ وجه خارج نخواهم شد. چون شرط عقل است، در هيجانات خريد، فروشنده باشيم، نه در هيجانات فروش، فروشنده!! اين پاسخ ملاك دوستان براي خريد يا فروش نباشد. اين تنها نظر شخصي بنده است.
مسير نقدينگي به كجا ختم خواهد شد؟
همچنان در ماه هاي آتي نقدينگي بيش از پيش به بورس هدايت خواهد شد، در سال 89 با شروع فاز اول هدفمندي كه ركود ناشي از ترس در بازار فراگير بود (با توجه به ناشناخته بودن اين طرح) و حجم معاملات بسيار پايين بازار (زير 50 ميليارد تومان) در تاپيك سهام طلايي تالار همسايه پيش بيني ارزش معاملات بين 500-1000 ميليارد تومان را در چند سال آينده شد. اكنون نيز سال آينده بازار بورس توانايي افزايش حجم معاملات بالاي 2000 ميليارد تومان را برايش متصور هستم. و اين معناي نمي دهد، به جز يك چيز. نقدينگي به بورس ختم خواهد شد. اميدوارم، چون زياد پيش گوي بدي نيستم!!
:: امتیاز: |
|
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر
مجموع امتیاز : 0 |
|
:: بازدید : 110