چرا سهام شرکت های زیان ده و مشمول ماده ۱۴۱ قانون تجارت این روزها بیش از سهام شرکت های بزرگ و با بنیاد قوی مورد اقبال هستند؟ چگونه می شود سهامی با زیانی به مراتب بیشتر از سرمایه ثبت شده خود در مقایسه با شرکت های با توان سوددهی بالا بتواند به شگفتی ساز تالار شیشه ای بدل شود؟
کم نیستند شرکت های زیان دهی که این روزها تقاضای سرمایه گذاران برای خرید سهامشان به میزان قابل توجهی افزایش یافته و حتی خریداران برای دستیابی به این قبیل سهام روزهای متمادی در صف می نشینند. حال آن که گروهی همانند پتروشیمی ها بر خلاف آن که با دارا بودن بالاترین حاشیه سود در بین سایر صنایع، جزو سودآورترین شرکت های بورسی محسوب می شوند، در حال حاضر و در روند صعودی کنونی حاکم بر بازار سرمایه به بهانه های مختلف هیچ تلاشی برای رشد قیمت سهام خود نداشته اند.
شرکت های کوچک و زیان ده هم اکنون با قدرت زیادی گام به گام بر مدار رشد قیمت ها در حرکت هستند تا با این روند پرقدرت شگفتی سازان این روزهای بورس باشند.
چرا این قبیل سهام تا این اندازه مورد اقبال و توجه سرمایه گذاران است؟ چرا که از نظر منطقی و محاسبات تحلیلی برمبنای اطلاعات کنونی شرکت ها و ساختار مالی آنها این اقبال قابل توجیه نیست!
اگر بخواهیم مهمترین دلایل این رفتار سرمایه گذاران را مورد اشاره قرار دهیم، در وهله اول و از منظر مباحث مالی و رفتاری به نظر می رسد اولین دلیل وجود تقاضای زیاد برای خرید سهام این گروه از شرکت ها قیمت پایین سهام آن ها باشد که اکثراً در محدوده قیمت های اسمی و در مواردی حتی کمتر از آن معامله می شوند و همین امر موجب می گردد این سهام در مقایسه با سهامی با قیمت های به مراتب بالاتر از سوی سرمایه گذاران به ویژه حقیقی ها با حجم سرمایه و نقدینگی پایین، بیشتر مورد پذیرش باشند.
دومین راز نیز در خصوص پایین بودن حاشیه سود شرکت های زیان ده است که می تواند با اعمال یک تغییر هر چند کوچک در روند و حجم تولید و فروش و عملیات آنها، این سهام را به سمت افزایش سودآوری و رشد قیمت بیشتر سوق دهد.
سومین عامل را نیز می توان در اهرم مالی بالای این شرکت ها دانست که تحت تأثیر هزینه های مالی و بدهی های قابل توجه آنها می باشد که این مهم، به دلیل کمبود نقدینگی و مشکلات مالی شرکت ها ایجاد شده و عمدتاً فشار زیادی را بر آن ها تحمیل می کند.
اهرم مالی بالا از یک منظر می تواند منافعی را برای شرکت و نیز سهامدارانش در پی داشته باشد. بطوریکه، با ایجاد تحولاتی از طریق فروش دارایی های غیر مولد و تبدیل آنها به دارایی های مولد و پربازده تر، حضور شرکای جدید خارجی جهت اجرای طرح های توسعه ای و تولید محصول مشترک و در نهایت افزایش سرمایه جهت اصلاح ساختار مالی و پوشش زیان انباشته سنوات گذشته، در این قبیل شرکت ها شرایط را برای کاهش بار این هزینه ها و در نتیجه دستیابی به سودآوری سریع فراهم سازد که آثار این تحولات به دلیل بالا بودن اهرم این شرکت ها به صورت چند برابری نمایان می شود.
این گروه از شرکت ها به دلیل بالا بودن اهرم مالی خود می توانند در صورت اعمال تغییراتی هر چند ناچیز در فروش و عملیات خود تأثیر به مراتب بالاتری را بر رشد سودآوریشان اعمال کنند که در نهایت آثار و نشانه های این رویدادها روی قیمت سهام آن ها خودنمایی می کند.
منبع : بورس نیوز
:: امتیاز: |
|
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر
مجموع امتیاز : 0 |
|
:: بازدید : 41